درباره وبلاگ
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سرگرمی و آدرس a-sheghane.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 220
بازدید دیروز : 41
بازدید هفته : 261
بازدید ماه : 220
بازدید کل : 115451
تعداد مطالب : 690
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


شعر
شعر

نوروز در شعر شاعران بزرگ  
جدا از رويت اي ماه دل‌افروز
نه روز از شو شناسم نه شو از روز
وصالت گر مرا گردد ميسر
همه روزم شود چون عيد نوروز
بابا طاهر

عيد قدم مبارك نوروز مژده داد
كامسال تازه از پي هم فتح‌ها شود
خاقاني شرواني

انگار عيد آمد و نوروز هم رسيد
جز طي عمر در گره ماه و سال چيست؟
صائب تبريزي

روز و شب بر من مهجور به تلخي گذرد
عيد و نوروز به رنجور به تلخي گذرد
صائب تبريز

لطفا برای دیدن باقی مطالب به ادامه مطلب مراجعه فرمایید



ادامه مطلب ...


برآمد باد صبح و بوی نوروز / به کام دوستان و بخت پیروز

مبارک بادت این سال وهمه سال / مبارک بادت این روز و همه روز

نوروزتان پیروز

.



پارسال عید نرفتیم امریکا …. امسالم نمیریم ایتالیا کلا ما اینجوری هستیم هر سال تصمیم میگیریم یکی از کشورای خارجو نریم
سال نو مبارک



فرارسیدن نوروز این میراث با ارزش ایرانیها را بعدا تبریک میگم الان زوده


مبارکتر شب و خرمترین روز / به استقبالم آمد بخت پیروز دهلزن گو دو نوبت زن بشارت / که دوشم قدر بود امروز نوروز . . . نوروز ۱۳۹۴مبارک


تحویل نمیگیرم ، سالی را که بدون حضور تو تحویل شود . . .
عزیزم نوروزت مبارک


یـــا مـــحــول الــحــول و الاحـــوال
حـــالـــمـــونـــو بـــیــشـــــتــر نـــگــیــر بـــیـخــیـال احــــسـن الــحـال !!



چهار دعای برتر لحظه تحویل سال / اول دعا برای ظهور آن بی مثال
دوم تمام ملت بی ضرر و بی ملال / سوم رسیدن ما به قله های کمال
چهارم تمام جیب ها پر از پول ، اما حلال . . .

.


آمد بهار و گل رخ من در سفر هنوز / خندید و ابر چشم من از گریه تر هنوز

آمد درخت گل به بر امّا چه فایده؟ / کان سرو گلعزار نیامد به بر هنوز

اللهم عجّل لولیک الفرج

.

.

.

نوروز این رفاقت را نگاهبانی می کند که باور کنیم

قلبهامان جای حضور دوستانمان هستند . . .


عید حقیقی را کسانی درک میکنند که با یک چشم بر گذشته بگریند

و با چشم دیگر به آینده لبخند بزنند . . .

 



شنبه 23 اسفند 1393برچسب:, :: 18:52 ::  نويسنده : مهدی        

تق تق فش فشه................فاصلمون کم بشه
هیزم ونفت وآتیش...............دوست دارم خداییش
سیب زمینی به سیخه...............عکس گلت به میخه
غماتوبیارفوتش کن................کینه داری شوتش کن
هوابهاری میشه...................سرما فراری میشه
زردی ازت دوربشه..................هرچی می خوای جوربشه.



سلامتی اونایی که براشون مثل آتیش چهارشنبه سوری بودیم, همه وجودمون تو آتیش عشقشون سوخت تا اونا با شادی از رومون بپرن و رد بشن ...


چهارشنبه سوری هر آتیشی که دیدی به یاد قلب منم باش آخه از دوریت بدجوری آتیش گرفته . . .


رسانه ملی با پخش پیام “مگه عروسی باباته ؟”

می‌تونه از شدت آتش بازی در چارشنبه سوری کم کنه ^_^

یشاپیش حلول چهارشنبه سوری سال ۹۳ را بر شما ترقه بازان و نارنجک زنان عرصه مردم آزاری تبریک و تهنیت عرض مینماییم !!!

 



جمعه 22 اسفند 1393برچسب:, :: 8:31 ::  نويسنده : مهدی        

برای سلامتی مردم سرزمینم.
«چهارشنبه ی آخر»
هلهله، ترقه و آتش
مردم کوچه ها همه خوشحال
نم نمک بوی عید می آمد
آخرین چهارشنبه ی سال
***
بچه ها گرم شیطنت با هم
دور آتش چه خوب رقصیدند
وحشت اما به جانشان افتاد
لحظه ی انفجار را دیدند
***
شعله های حریص و سوزنده
داده بود اختیار خود از دست
صورت کوچکی پر از خون شد
چشم معصوم کودکی را بست
***
مادر از دردِ کودکش می سوخت
چهره اش داشت می فرسود
از نگاهش ستاره می افتاد
آتش این بار توی قلبش بود...

به امید روزی که این جشن درست و باخوشحالی برگزار شه نه با نگرانیو صدمه زدن به خودو دیگران

 

 



دو شنبه 18 اسفند 1393برچسب:, :: 11:34 ::  نويسنده : مهدی        

 



یک شنبه 17 اسفند 1393برچسب:, :: 17:51 ::  نويسنده : مهدی        

 



یک شنبه 17 اسفند 1393برچسب:, :: 17:10 ::  نويسنده : مهدی        

 



  دانلو کتاب اشعار سعید عبادتیان شاعر خوب کردو کلهر زبان

  این شاعر اهل شهرستان سر پل ذهاب هستند.

 برای دانلود کتاب بر روی لینک زیر کلک کنید.

قالب فایل pdf

                                         www.uplooder.net/cgi-bin/dl.cgi

 




باز باران بی ترانه
باز باران با تمام بی کسی‌های شبانه
می‌خورد بر مرد تنها
می‌چکد بر فرش خانه
باز می‌آید صدای چک چک غم
باز ماتم


من به پشت شیشه تنهایی افتاده
نمی‌دانم، نمی‌فهمم
کجای قطره‌های بی کسی زیباست؟


نمی‌فهمم، چرا مردم نمی‌فهمند
که آن کودک که زیر ضربه شلاق باران سخت می‌لرزد
کجای ذلتش زیباست؟
نمی‌فهمم


کجای اشک یک بابا
که سقفی از گل و آهن به زور چکمه باران
به روی همسر و پروانه‌های مرده‌اش آرام باریده
کجایش بوی عشق و عاشقی دارد؟
نمی‌دانم


نمی‌دانم چرا مردم نمی‌دانند
که باران عشق تنها نیست
صدای ممتدش در امتداد رنج این دل‌هاست
کجای مرگ ما زیباست؟
نمی‌فهمم


یاد آرم روز باران را
یاد آرم مادرم در کنج باران مُرد
کودکی ده ساله بودم
می‌دویدم زیر باران، از برای نان


مادرم افتاد
مادرم در کوچه‌های پست شهر آرام جان می‌داد
فقط من بودم و باران و گل‌های خیابان بود
نمی‌دانم
کجای این لجن زیباست؟


بشنو از من، کودک من
پیش چشم مرد فردا
که باران هست زیبا، از برای مردم زیبای بالادست
و آن باران که عشق دارد، فقط جاری ست بر عاشقان مست
و باران من و تو درد و غم دارد
خدا هم خوب می‌داند
که این عدل زمینی، عدل کم دارد



قطره هاي اشكش از الماس بود

داغ عطر ياس زهرا زير ماه

مي چکانيد اشک حيدر را به چاه

گريه آري، گريه چون ابر چمن

بر کبود ياس و سرخ نسترن

اين دل ياس است و روح ياسمين

اين امانت را امين باش اي زمين

نيمه شب دزدانه بايد زير خاک

ريخت بر روي گل خورشيد، خاک

مدفن اين ناله غير از چاه نيست

جز تو کس از قبر او آگاه نيست

اي بي نشانه اي که خدا را نشانه اي

هرجا نشان تست، ولي بي نشانه اي

تصوير شاعرانه ي در خود گريستن 

راز بلند سوختن عارفانه اي

 

اي بي نشانه اي که خدا را نشانه اي

هرجا نشان تست، ولي بي نشانه اي

تصوير شاعرانه ي در خود گريستن 

راز بلند سوختن عارفانه اي



چهار شنبه 6 اسفند 1393برچسب:, :: 10:42 ::  نويسنده : مهدی        

امروز به پایان می رسد ...



از فردا برایم چیزی نگو ...



من نمی گویم ...



فردا روز دیگریست ...



فقط می گویم ...



تو روز دیگری هستی ...



تو فردایی ...



همان که باید به خاطرش زنده بمانم ...

 



چهار شنبه 6 اسفند 1393برچسب:, :: 10:30 ::  نويسنده : مهدی        

 



سه شنبه 5 اسفند 1393برچسب:, :: 17:36 ::  نويسنده : مهدی        


تمام ماجرای من

سه واژه شد برای تو

سه واژه ی جدا جدا

من و ...شب و ...هوای تو ..

 

 



شنبه 2 اسفند 1393برچسب:, :: 9:48 ::  نويسنده : مهدی        

فردا اگر بدون تو باید به سر شود
فرقی نمی کند شب من کی سحر شود

شمعی که در فراق بسوزد سزای اوست
بگذار عمر بی تو سراپا هدر شود

رنج فراق هست و امید وصال نیست
این «هست و نیست» کاش که زیر و زبر شود

رازی نهفته در پس حرفی نگفته است
مگذار درد دل کنم و دردسر شود

ای زخم دلخراش لب از خون دل ببند
دیگر قرار نیست کسی با خبر شود

موسیقی سکوت صدایی شنیدنی است
بگذارگفتگو به زبان هنر شود