درباره وبلاگ
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سرگرمی و آدرس a-sheghane.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 32
بازدید دیروز : 41
بازدید هفته : 73
بازدید ماه : 32
بازدید کل : 115263
تعداد مطالب : 690
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


شعر
شعر

شنيدستم سليماني ز يک مور
قبول تحفه کرد اي مهدي نور
من آن مور ضعيف و ناتوانم
که جانم را برايت هديه دارم

* * * * * * * * * * * * * * *

اي کاش که يک دانه تسبيح تو بودم
تا دست کشي بر سر سودا زده من

* * * * * * * * * * * * * * *

اين ديده نيست قابل ديدار روي تو
چشمي دگر بده که تماشا کنم تو را
تو در ميان جمعي و من در تفکّرم
کاندر کجا روم و پيدا کنم تو را . . .

* * * * * * * * * * * * * * *

يوسف شود، آن کس که خريدار تو باشد
عيسي شود، آن خسته که بيمار تو باشد

 



ادامه مطلب ...


زلف شب را به سراپای سحر می ریزم

تا خود صبح به راه تو قمر می ریزم

ساحل چشم من از شوق به دریا زده است

چشم بسته به سرش موج تماشا زده است

جمعه را سرمه کشیدیم مگر برگردی

با همان سیصدو دل تنگ نفر برگردی

زندگی نیست ممات است تو را کم دارد

دیدنت ارزش آواره شدن هم دارد

از دل تنگ من آیا خبری هم داری

آشنا پشت سرت مختصری هم داری

منتی بر سر ما هم بگذاری بد نیست

آه، کم چشم به راهم بگذاری بد نیست

نکند منتظر مردن مایی آقا!؟

منتظرهات بمیرند میایی آقا!؟

من بجز تو به کسی جان بدهم ممکن نیست

به اجل مهلت جولان بدهم ممکن نیست

به نظر میرسد این فاصله ها کم شدنیست

غیر ممکن تر از این خواسته ها هم شدنیست

دارد از جاده صدای جرسی ِآید

مژده ای دل مسیحا نفسی می آید

چون قرار همه با حضرت آقا جمعه ست

همه ی دل خوشی هفته ما با جمعه ست

منجی ما به خداوند قسم آمدنی ست

یوسف گم شده ای اهل حرم آمدنی ست

مصطفی صابر خراسانی

 



داستان سنی مذهبی که پس از عنايت قمر بنى هاشم عليه السلام شيعه شد


حجة الاسلام والمسلمين آقاى سيد محمدعلى جزايرى آل غفور، از مدرسين حوزه علميه قم نوشته اند: اين كرامت به خط جد اعلاى ما مرحوم سيد عبدالغفور نوشته شده و به دست ما رسيده است ، كه اينك با اندكى اصلاح در الفاظ و عبارات (بدون تغيير در معانى ) تقديم مى گردد:. طويريج دهى است در سه فرسخى كربلا كه همه ساله روز عاشورا دستجات عزا و سينه زنى از آنجا پياده به كربلا مى روند و دسته طويريج مشهور است .

بارى ، زنى از اهل طويريج ، حاجتى داشته است ، گوساله اى نذر حضرت عباس عليه السلام مى كند و حاجتش برآورده مى شود. براى زيارت اول ماه رجب كه به كربلا مشرف مى شود گوساله را همراه خود مى برد. در بين راه يكى از مامورين ژاندارمرى ، كه سنى بوده ، او ار مى بيند و مى پرسد گوساله را كجا مى برى ؟ مى گويد: نذر حضرت عباس (علیه السلام) ‍ است و به كربلا مى برم . آن را از او مى گيرد و مى گويد نمى خواهد به كربلا ببرى ! هر چه زن اصرار و خواهش مى كند، پس نمى دهد. زن مشرف به كربلا مى شود و در حرم حضرت ابوالفضل عليه السلام ، جريان را به آقا عرض مى كند، كه من به نذر خود وفا كردم ولى آن مرد سنى از من گرفت ، و از آقا خواهش مى كند كه گوساله را از آن مامور سنى بگيرد.

شب كه مى خوابد در خواب در خواب خدمت حضرت عباس عليه السلام رسيده و مجددا خواهش مى كند كه به هر وسيله شده حضرت ، گوساله را از او بگيرد. حضرت مى فرمايد: نذر تو رسيد قبول است ! عرض مى كند كه من دلم مى خواهد از او بگيريد. مى فرمايد: من گوساله را به او بخشيدم و ما خانواده وقتى چيزى به كسى بخشيديم آن را پس نمى گيريم . باز زن اصرار مى كند. حضرت مى فرمايد: آن مرد حقى به گردن من دارد و من به تلافى آن حق ، گوساله را به او بخشيدم . مى پرسد: آن مرد سنى چه حقى بر شما دارد؟!

مى فرمايد: مدتى پيش ، همين مرد روزى به جايى مى رفت . هوا بسيار گرم بود، و تشنگى بر او غالب شد به حدى كه نزديك بود به هلاكت برسد. پس به كنار نهر آبى رسيد و از آب آن آشاميد. چون سيراب شد، به ياد تشنگى برادرم ، امام حسين عليه السلام ، افتاد و اشك از چشمش جارى شد و بر قاتلان آن حضرت لعنت فرستاد. به اين سبب من گوساله را به او بخشيدم .

وقتى زن به طويريج برگشت ، باز آن مرد سنى را ديد و جريان خوابش را براى او نقل كرد. مرد گفت : بيا گوساله را بگير! گفت : نمى گيرم ، حضرت عباس عليه السلام به تو بخشيده . مرد گفت : به خدا قسم ، از اين موضوع بجز خدا كسى خبر نداشت . لذا توبه كرد و گفت : اين خانواده برحق اند. اشهد ان عليا ولى الله . وى شيعه شد و همان روز كربلا به زيارت حضرت ابوالفضل عليه السلام رفت و طوايف اعراب هم كه اين خبر را شنيدند همه به زيارت حضرت مشرف شدند و بعضى از بستگان آن مرد نيز به آئين تشيع درآمدند.

 



سوم شعبان، ولادت فرخنده مهتر جوانان بهشت و آموزگار شهادت، حضرت حسین بن علی علیه السلام مبارک و خجسته باد.

حسین سلطان عشق،عباس ساقی عشق،زینب شاهد عشق و سجاد راوی عشق. کاروان عشق در راه است و خود "عشق" نیمه شعبان خواهد آمد...اعیاد شعبانیه مبارک.




میلاد گل رسول و زهرا و علی است/زیرا که جهان خجسته زین نور جلی است/ما را دگر از روز جزا بیمی نیست/چون بر دل ما عشق حسین ابن علی است



مژده ای دل خدای عشق رسید/شاهدان را لقای عشق رسید/جان به پایش کنید قربانی/عاشقان خونبهای عشق رسید



تا به راهت راهیم من/فارق از گمراهیم من/غم ندارم در دو عالم/چون حسین است مقتدایم



روشنگر آفتاب،عباس آمد/تفسیر زلال آب،عباس آمد/خیزید،گل آرید و گل افشانید/زیرا که گل بوتراب،عباس آمد



امشب شب میلاد علمدار حسین است/میلاد علمدار وفادار حسین است/گر بود علی محرم اسرار محمد/عباس علی محرم اسرار حسین است



مرید عشقم الهی که یارم داند قابل مرا/گدای اویم مبادا براند ابوفاضل مرا



عطری که کسی ندیده و نشنیده/امشب به حریم احمدی پیچیده/ذرات اگر به شوق و شور آمده اند/خورشید شفاعت ز افق تابیده



فرزند دلیر حیدر آمد/عباس امیر لشکر آمد/می خواست نشان دهد ادب را/یک روز پی از برادر آمد


آلاله نو دمیده چیدن دارد/آواز فرشتگان شنیدن دارد/میلاد حسین است و ابوالفضل و علی/یک ماه و دو آفتاب دیدن دارد...



به هر طرف نگری جلوه ی جمال خداست

ادب کنید که میلاد سید الشهداست

گرفته ختم رسل روی دست آینه ای

که در صحیفه ی او صورت خدا پیداست

ولادت امام حسین بر شما مبارک




.گرامی باد روز پاسدار بر آنان که از جنس شهیدان و هم پیمان با حسین(ع)

و از نسل فصل سرخ استقامتند.

ولادت امام حسین(ع) و روز پاسدار مبارک باد

.
بر آنچه که شد هادى فطرس صلوات

خوانیم به دل شادى فطرس صلوات

میلاد حسین عید آزادى اوست

بر لحظه ى آزادى فطرس صلوات

.
وقتى که حسین یافت میلاد امروز

یزدان در لطف تازه بگشاد امروز

در عالم قدس یک حسین داشت خدا

آن را به محمد و على داد امروز